نکته قابل ذکر در مورد این آجرها وزن مخصوص رنگ نما پایین آنها است. بطوریکه اگر این آجرها را بر روی سطح آب قراردهیم به ته آب فرو نرفته و برروی سطح آب قرارمیگیرد.
در دنیای پیشرفته امروزی و با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در زمینه های مختلف علمی، صنعت بتن دچار تحول گردیده است، تولید بتن سبک هبلکس حاصل همین پیشرفت ها میباشد.
بتنی که علاوه بر کاهش بار مرده ساختمان از نیروی وارد به سازه در اثر شتاب زلزله می کاهد. بتن سبک با توجه به ویژگی های خاصی که دارد دارای کاربردهای مختلف میباشد که برحسب وزن مخصوص و مقاومت فشاری آن تفکیک میشود.
ملات مصرفی در اجرای بلوک های هبلکس برابر 25% ملات مورد مصرف در دیوار آجری به همان مشخصات میباشد و ملات مصرفی در بلوک های هبلکس از عیار کمتری نسبت به ملات مصرفی آجر برخوردار میباشد. به عنوان مثال برای اجرای رنگ نما یک دیوار با آجر به 100 کیلوگرم سیمان نیاز باشد همان دیوار از بلوک هبلکس تنها به 15 کیلوگرم سیمان نیاز دارد.
همچنین بارگیری و حمل بوک های هبلکس که در قالب های 3.15 متر مکعبی بسته بندی نوار تسمه کشی میشوند با استفاده از جرثقیل فکی و تریلی کفی به راحتی و با هزینه کمتری صورت میپذیرد. یک تریلی 9 پالت بزرگ هبلکس برابر 28.38 متر مکعب را حمل می نماید.
رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزایندهای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزیهای ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد بهدلیل اینکه بهدنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمانها در سطح شهر هستند.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمانهای کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمانهای بلند عناصر باریک برتری خود رانشان میدهند. در و پنجره و نعل درگاهها تاثیر خاصی در نما میگذارند. ناودانها، سایه بانها، پیش آمدگیهای سقف و بالکنها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما میکنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوتها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمیتوان بالا و پایین پنجره و در را با هم همردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبتهای هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. میتوان پنجره ها را در گروههای کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد میکنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان میدهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژهای در ارتباط با سیما و کالبد رنگ نما شهر وجود دارد و گروهی از برجستهترین افراد با تخصصهای مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمانها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و… می پردازند.
آنچه برای علاقهمندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرحهای ارائه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانههای ساختمانی ضروری به نظر میرسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمانهای اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و… نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود.
ساختمانهای چندمنظوره پدیده تازه ای نیستند، اگرچه آنها از فرهنگ لغات معماری کنار گذاشته شده اند. عقیده موجود در باب تاثیر مکتب عملکردگرایی به منظور حل مسائل شهری، همانگونه که در منشور آتن بیان شده ، ناقوس مرگ سازه های چندمنظوره را رسما به صدا درآورد. هدف نهایی، ایجاد انواع ساختمانهایی بود که برای عملکرد مورد انتظار مناسب باشند. از آنجا که عملکردها ، مانند زندگی کردن، کارکردن و غیره با هم متفاوت هستند , منطقی به نظر می رسد که عناصر متشکله ساختمانهایی با عملکردهای مورد بحث نیز متفاوت باشند و عناصر ایده آل مربوطه بدون سودمندی عملکردشان صرفا بتوانند در خدمت یک عملکرد قرار بگیرند. نهایتا فلسفه معماری مدرن بر مقررات و آئین نامه های بیشتر شهرها آنچنان تاثیری گذاشته که طبق قانون، ساختن یک ساختمان چند عملکرده دشوار گردیده است.
چنین پاسخ ظاهرا ساده ای ، اما موثر به مرکز شهر به عنوان خیابانی که فضای خرده فروشی و فضای زندگی را به هم مرتبط می ساخت در تئوری های طراحی مدرن کنارگذاشته شد. آنها در ارتباط با نمای ممتد خیابان احیا شده اند.
این ساختمان ، نمونه آزمایشی آیین نامه مرکز شهر جدید تورنتو بود که مسکن سازی را دوباره در مرکز شهر امکان پذیر ساخت و ارتفاع ممتدی را برای ساختمانهای کاتدرال و پارک آن تجویز کرد. ورودی خیابان در تقسیم بندی سه طرفه اش به رنگ نما صورت یک فضای احاطه کننده واکنش نشان می دهد و به وسیله تحمیل دو مقیاس ، ریتم ایجاد کرده است.